اختلالات پرخاشگری در کودکان یکی از مسائل جدی و پربحث در جامعه ما است. پرخاشگری در کودکان به صورت فیزیکی، کلامی یا روانی مشاهده میشود و میتواند عواقب جبران ناپذیری برای زندگی کودکان و جامعه به همراه داشته باشد. این اختلالات در صورت عدم رسیدگی به آنها و نادیده گرفتن آنها میتوانند در طول عمر کودک تأثیرات منفی عمدهای داشته باشند.
در این مقاله، به بررسی علل، عوامل و عواقب اختلالات پرخاشگری در کودکان میپردازیم. همچنین، راهکارها و روشهایی برای پیشگیری و مداخله در این اختلالات را بررسی خواهیم کرد. با دقت به این موضوع و ارائه راهکارهای مناسب، میتوانیم بهبود رفتارهای کودکان را تسهیل کرده و زمینه را برای رشد سالم و سازنده آنها فراهم کنیم.
هیچ کس دوست ندارد احساس عصبانیت کند، اما همه ما هر از گاهی این احساسات را تجربه می کنیم. با توجه به اینکه بسیاری از بزرگسالان برای ابراز خشم به روشهای سالم و سازنده مشکل دارند، جای تعجب نیست که احساسات عصبانیت اغلب در کودکان به طغیان تبدیل میشوند. اکثر والدین خود را متعجب میکنند که در برابر عصبانیتها و رفتارهای خشمگین چه باید بکنند، و بیش از تعداد معدودی تعجب میکنند که آیا رفتار فرزندشان طبیعی است یا خیر.
برای یک کودک کوچکتر از 4 سال غیرعادی نیست که در هر هفته بیش از 10 کج خلقی داشته باشد که این میتواند شامل از گریه کردن، لگد زدن، پا زدن، ضربه زدن و هل دادن باشد که پنج تا ۱۰ دقیقه طول میکشد. بیشتر کودکان در مهدکودک از این رفتار بیشتر میشوند. برای کودکانی که کج خلقیشان با افزایش سن ادامه مییابد و تبدیل به چیزی میشود که از نظر رشد مناسب نیست، کمک حرفهای ممکن است ضروری باشد. مسائل خشم و تحریک پذیری شایع ترین دلیل ارجاع کودکان برای درمان سلامت روان است.
عوامل متعددی میتواند در مبارزه یک کودک خاص با خشم، تحریک پذیری و پرخاشگری (رفتاری که می تواند به خود یا دیگری آسیب برساند) کمک کند. یکی از محرکهای رایج، ناامیدی است که کودک نمیتواند آنچه را که میخواهد به دست آورد یا از او خواسته میشود کاری را انجام دهد که ممکن است تمایلی به انجام آن نداشته باشد. برای کودکان، مسائل خشم اغلب با سایر شرایط سلامت روان همراه است، از جمله ADHD، اختلال اوتیسم، اختلال وسواس فکری اجباری، و سندرم تورت.
تصور میشود که ژنتیک و سایر عوامل بیولوژیکی در خشم و اختلالات پرخاشگری در کودکان نقش دارند. محیط زیست نیز در این امر نقش دارد. تروما، ناکارآمدی خانواده و برخی از سبکهای فرزندپروری (مانند تنبیه شدید و متناقض) نیز احتمال بروز خشم و یا پرخاشگری را در کودک افزایش میدهد که در زندگی روزمره او اختلال ایجاد میکند.
انواع اختلالات پرخاشگری در کودکان به دو دسته اصلی تقسیم میشوند: فیزیکی و روانی. در هر دسته، شکلها و نمونههای مختلفی از پرخاشگری کودکان وجود دارد.
پرخاشگری فیزیکی:
پرخاشگری روانی:
بسیاری از موارد پرخاشگری کودکان میتوانند همزمان در دو دسته فیزیکی و روانی قرار بگیرند. همچنین، باید توجه داشت که این فهرست تنها نمونههایی از انواع اختلالات پرخاشگری در کودکان است و ممکن است شکلها و نمونههای دیگری نیز وجود داشته باشد.
برای متوسطهها و دانشگاهیها میتوان به توسعه این سرفصلها و توصیف جزئیتر انواع اختلالات پرخاشگری در کودکان پرداخت و مثالها و آمارهای بیشتری را درباره هر نوع ارائه داد. همچنین، میتوان به راهکارها و روشهای پیشگیری و مقابله با هر نوع پرخاشگری نیز پرداخت.
به همین دلیل بسیار مهم است که در صورت مشاهده پرخاشگری در کودکان، ما به آنها کمک کنیم و از راهنمایی و مشاوره حرفهای استفاده کنیم. همچنین، آموزش مهارتهای اجتماعی و افزایش آگاهی در خانوادهها و مدارس میتواند به کاهش پرخاشگری در کودکان کمک کند.
سایت دکتر مهدی کریمی